در پژوهش چالش های شهرنشینی امروزین در ایران عنوان شد

معضلات تهران و راهكارهایی كه عملیاتی نمی شوند

معضلات تهران و راهكارهایی كه عملیاتی نمی شوند به گزارش فست تریپ پژوهش ˮچالش های شهرنشینی امروزین در ایرانˮ توسط دبیرخانه شورایعالی انقلاب فرهنگی منتشر گردید كه در چارچوب آن به مروری بر مشكلات تهران و عرضه راهكارهایی برای این معضلات پرداخته شده است.


به گزارش فست تریپ به نقل از ایسنا، این پژوهش كه توسط مرحوم دكتر رحمت الله صدیق سروستانی - استاد فقید دانشكده علوم اجتماعی دانشگاه تهران - انجام شده است را می توان مطالعه ای فراگیر و مشتمل بر عرضه مبانی نظری شهرنشینی امروزین و هم گزیده ای از مهم ترین چالش های مبتلابه فرایند گذار به شهرنشینی امروزین در ایران دانست.
در بخش مبانی نظری این پژوهش علاوه بر تعاریف و مفاهیم مقدماتی، نظرگاه های ناظر بر آغاز، شكل گیری و خصوصیت های شهرنشینی امروزین در كشورهای توسعه یافته و در حال توسعه تشریح شده است.
همینطور در واپسین بخش این دفتر، كه مقدمه ای برای مطالعه موردی چالش های شهرنشینی در كشورمان است، پاره ای از عناوین چالش های شهرنشینی امروزین در ایران و بعضی از كشورهای دیگر در حال توسعه عرضه شده است.
دستاورد مهم بخش مبانی نظری، دریافت چشم اندازی از رخداد شهرنشینی امروزین، با لحاظ تمایزهای اساسی كشورهای توسعه یافته و در حال توسعه و فراهم كردن زمینه استفاده از تعریفی خاص، برای گزینش عناوین چالش های شهرنشینی امروزین در ایران است.
همینطور با مبنا قرار دادن تعریف مزبور، هشت چالش كلیدی برگزیده شده و در پنج محور اصلی هستی شناسی، معرفت شناسی، سبب شناسی، صدمه شناسی و فراگیرشناسی مورد مطالعه قرار گرفته اند.
مطالعه هر چالش، نهایتاً به عرضه راهكارهایی انجامیده است كه خصوصیت مهم آنها، برخورداری از ارتباط محتوایی با مطالعه انجام شده از لحاظ جوانب فرهنگی، اجتماعی و انسانی به مثابه یك لزوم و قرارگیری در دو دسته كوتاه مدت و بلند مدت و هم تاكید بر عینیت و قابلیت اجرایی می باشد.
در بخش دیگری از این پژوهش"ضعف مسكن شهری"، " مهاجرت و حاشیه نشینی"، "معضل رشد بخش غیر متشكل و غیر رسمی اقتصادی"، "ضعف سرمایه اجتماعی"، " كاستی هویت شهری"، "ضعف طراحی، برنامه ریزی و مدیریت شهری"، " ناكارآمدی نظام حقوق ترمیمی" و"نقص در توسعه پایدار شهری"، همچون چالش هایی هستند كه مورد مطالعه قرار گرفته اند.

در بخش مربوط به تعاریف پژوهش "چالش های شهرنشینی امروزین در ایران" آمده است تعریف شهر بر حسب معیارهای ثابت، چه چیزی را برای ما روشن می كند؟ مطابق تعریف ۱۳۶۵ سال در ایران نقاطی كه شهرداری دارند، شهر هستند. همینطور بر مبنای یافته های سرشماری سال ۱۳۸۵ بیشتر از ۴۸ میلیون نفر از مردم كشورمان شهرنشین هستند.
علاوه بر این، مطابق همان آمار در كشور ۱۰۱۲ شهر وجود دارد اما سوال این است كه این اعداد برای ما چه معنایی دارند؟
اصولاً چرا مسائل مبتلابه شهرنشینی در ایران همواره رو به فزونی هستند و چرا در حالیكه می دانیم مسائل شهرها اصلاً ساده و مشابه مسائل روستاها نیستند، همیشه در قبال آنها ساده اندیشی می نماییم و می پذیریم كه در دو نقطه " برنامه ریزی های كلان و انجام ناشدنی" و "راه حل های كوتاه مدت و زیان آور" متوقف باشیم؟
البته این ادعا گزاف نخواهد بود اگر بگوییم كه شهرها در دنیای مدرن، با فلسفه زمان خود همراه و هماهنگ بودند و اصولاً مبادرت به شهرنشینی امروزین مبادرت به اجرایی كردن فلسفه مدرن بود.
زندگی شهری یك بازی است كه شهروندان همواره آنرا از میانه دنبال می كنند و تجربه زندگی در بین تعداد زیادی از انسان هایی كه خیلی از آنها گذشته های مشتركی با دیگران ندارند و حتی به قصد گونه ای "فراموشی" به شهر گام می گذارند، باعث می شود هر شهروندی مسیر دشواری برای ادراك آنچه كه تجربه یا خاطره جمعی شهر تلقی می شود، پیش رو داشته باشد و حتی ادراك نمادهای شهری هم بیشتر از آنكه در خدمت اشتراك ادراكات باشد، به ابهامات معنایی شهر یاری می رساند.
در ادامه پژوهش "چالش های شهرنشینی امروزین در ایران" آمده است: محورهای اصلی مطالعه اكولوژیكی شهر عبارتند از: تعداد، تركیب و تحرك ساكنین آن چون شدت تحرك و تراكم جمعیت شهری در بازار - مراكز تجاری شهر - به اوج خود می رسد.
البته افزایش امكانات و تسهیلات مربوط به حمل و نقل و ارتباطات شهری در ارتباط متقابل و تنگاتنگ با دو عنصر تراكم و تحرك جمعیت، زائل كننده انگیزه های همسایگی است و به نظر یكی از محققین مسائل اجتماعی همین عناصر مترادف با حضور جرم، طلاق و اختلالات روانی در شهر هستند و متقابلاً شاخصهای مناسبی برای اندازه گیری آن نابهنجاری های شهری هم هستند.
رشد شهرها همراه می باشد با جایگزینی روابط غیر مستقیم به جای روابط مستقیم و چهره به چهره انسان های شهرنشین و این همان نیرویی كه همسایگی را در جامعه شهری از بین می برد و گروه های اولیه را هم منهدم می كند.
از نظر محققان هر عاملی كه تحرك را زیادتر كند - مانند رشد امكانات حمل و نقل و نظام ارتباطات - بر حیات گروه اولیه اثر معكوس دارد و مثلاً رشد سواد و تعلیم و تربیت، روزنامه را جایگزین گفتگوهای بین اشخاص می كند.
از جانب دیگر كوشش برای تأمین منافع شخصی، زائل كننده رفتار احساساتی است و در شهر مدرن پول ابزار اصلی است، چونكه ارزش ها را عقلانی و منافع را جایگزین عواطف می كند و بنیان همبستگی اجتماعی را هم به همین شكل و ترتیب تغییر می دهد.

چالش های عمده تهران
از نظر مرحوم دكتر سروستانی"عمده ترین مشكلات و معضلات تهران" عبارتند از:
نبود راهبرد برای توسعه شهر،
تمركز فعالیت های اقتصادی و سرمایه بر،
نبود اتفاق نظر در مورد چشم انداز و رسالت شهر،
عدم تناسب فعالیت ها با ظرفیت ها و توان زیست بوم شهر،
ناهماهنگی مدیریت شهری،
نامطلوب بودن نظام درآمد - هزینه شهری،
عدم انسجام و یكپارچگی در برنامه ریزی،
كمبود ناوگان حمل و نقل شهری و پیراشهری،
آلودگی محیط زیست.

راهكارهایی برای مشكلات تهران
محقق فقید انجام دهنده این پژوهش موارد ذیل را هم بعنوان چاره این معضلات و مشكلات یاد شده قرار داده است:
تعیین نقش و وظایف شهر،
تمركز زدایی در قالب نظام متمركز،
ایجاد نهاد برنامه ریزی شهری،
توجه به مدیریت یكپارچه،
تهیه و تدوین طرح راهبردی شهر،
تقویت دموكراسی و مشاركت اثر بخش مردم.
در بخش مربوط به تشریح مشكلات و تبیین چاره این مشكلات آمده است: لیست عناوین مشكلات، با نبود راهبرد توسعه شهر شروع می شود و این مشكل در حیطه شهرسازی قرار می گیرد اما به این واسطه نمی توان طرح آن از جانب كارشناسان جمعیت شناسی را مردود دانست.
البته لازم به ذكر است تهران از همان ابتدا راهبرد توسعه به معنای دقیق آن نداشته و به جای آن یك قصدیت حكومتی نوسازانه بر آغاز و تداوم اولیه فرایند توسعه شهر حاكم بوده است.
تمركز فعالیت های اقتصادی و سرمایه بر عنوان مشكل دوم است؛ این مشكل، باید در حوزه تحلیل شرایط شكل گیری نظام "نخست شهری" مورد مداقه قرار گیرد و خلاصه كلام آنكه این مشكل هم واقعیت دارد چون همه می دانند كه تهران در سال ۱۳۸۵ باوجود بهبود بوجود آمده در مقایسه با سال ۱۳۵۵ همچنان با داشتن جمعیتی كه بیشتر از ۳ برابر جمعیت شهر دوم ایران است؛ محل تمركز اكثریت قاطع امكانات اقتصادی و سرمایه ای است.
مشكل سوم نبود اتفاق نظر در مورد چشم انداز و رسالت شهر است؛ طرح كنندگان مسأله نگفته اند كه تعریف مقبولشان از "رسالت شهر" چیست؟ و اگر منظور كاركرد شهر در مجموعه ملی است كه در آن صورت رسالت تهران در آن روشن است و به هر رو این مشكل نیازمند تبیین است.
مبحث مهم دیگر عدم تناسب فعالیت ها با توان و ظرفیت زیست بوم بعنوان مشكل بعدی پایتخت است و طرح این مشكل می تواند مفید باشد، اگر كه در جای مناسبی از صورت مسأله قرار بگیرد.
ناهماهنگی مدیریت شهری، عنوان مشكل بعدی است البته چنین عنوانی نباید در لیست مشكلات قرار بگیرد چون هماهنگی مدیریت شهری، یك گزاره ابطال ناپذیر است یعنی چه كسی می تواند چنین ناهماهنگی را گزارش كند؟ بنابراین باید جای آن از عدم تناسب در نظرگاه های حاكم بر مجموعه حكمران شهری و احتمالاً ناسازگاری این مجموعه حكمرانی، با نظام حكمران دولتی سخن گفته شود.
مشكل مطرح شده بعدی، نامطلوب بودن نظام درآمد - هزینه شهری است و صد البته این مشكل واقعیت دارد، اما باید به شكلی مطرح شود كه بتوان از آن راهكاری برای اقدام در سطح شهری استنتاج كرد.
عدم انسجام و یكپارچگی در نظام برنامه ریزی شهری عنوان بعدی است البته این مشكل هم قابل بررسی نیست؛ فرق این مشكل، با عنوان "ناهماهنگی مدیریت شهری" چیست؟ البته فرق هایی دارند، اما در ابطال ناپذیر بودن مشترك اند.
مبحث مهم دیگر كمبود ناوگان حمل و نقل شهری و پیراشهری است كه هم واقعیت دارد و هم قابل انكار هم نیست.
آلودگی محیط زیست شهری مشكل آخری است كه بدان اشاره شده و همانند مورد پیشین می توان آنرا بسیار ملموس تلقی نمود.
در بخش مربوط به راهكارهای مشكلات شهر تهران هم آمده است: نخستین چاره مطرح شده تعیین نقش و وظایف شهر است؛ این چاره از آن دست چاره هاست كه عوامل دست اندركار اجرایی آن حرف كلی و انتزاعی می گویند چون در نظام اجرایی كنونی كه گرفتار ناتوانی در پیگیری برنامه های پیشین و سرشار از عوام زدگی و روزمرگی است، چنین حرف هایی مورد استقبال واقع نمی شوند.
چاره دوم تمركززدایی در قالب نظام متمركز است و این چاره هم مشمول همان حكم قبلی است. سوابق این حرف های انتزاعی را كه گاه مدت های طولانی مبحث بحث هم بوده اند، می توان از بایگانی های نهادهای شهری گرفت و مطمئناً حرف های منسجم تری هم بوده اند كه طرح شده و با احترام بایگانی شده اند.
چاره چهارم ایجاد مدیریت یكپارچه است؛ متأسفانه این حرف هم بهتر است با عوامل اجرایی در بین گذاشته نشود چونكه آنها در نظریه پردازی درباره مدیریت یكپارچه، بسیار حرفه ای تر از كارشناسان و بر علل عدم اجرای آن بسیار آگاه ترند در این مجال فرصت آن نیست اشاره نماییم كه چرا همواره مدیریت یكپارچه، معنایی داشته است كه بیشتر از آنكه به انسجام مربوط باشد تداعی گر "سازمان عمودی" بوده است.
تهیه و تدوین طرح راهبردی شهر، چاره پنجم است؛ این هم بسیار عجیب است چونكه می دانیم "نخست شهر" تهران در نیم قرن گذشته، سه طرح جامع را پشت سرگذاشته و بدون آنكه بخواهیم به جزئیات آن طرح ها بپردازیم باید بگوییم كه پیشنهاد یك طرح جامع راهبردی از جانب یك تیم دانشگاهی، با لحاظ وجود طرح های جامع و هم انتقادات فراوانی كه به این طرح ها وارد است.
بنا بر اعلام مركز خبر شورایعالی انقلاب فرهنگی، نتیجه ای كه از مجموعه مشكلات و راهكارهای مطرح شده می توان گرفت آن است كه در حالیكه برخی مشكلات ملموس وجود دارند و هم پاره ای از مسائل به درستی تشخیص داده می شوند، در بخش چاره ها، گونه ای انتزاع و كلی پردازی وجود دارد كه تمام تلاش صورت گرفته در بخش تشخیص مشكلات را بی ثمر می سازد.




1398/04/19
15:09:39
5.0 / 5
6020
تگهای خبر: آلودگی , ارتباطات , شهرداری , شهرسازی
مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۲ بعلاوه ۵
Fast Trip

فست تریپ

حمل فوری مسافر و کالا

fasttrip.ir - حقوق مادی و معنوی سایت فست تریپ محفوظ است